در زمانی که به نظر نمی رسد خلاقیت و نوآوری ، به ویژه در ژانر وحشت ، فرصتی برای ظهور پیدا کنند ، استودیوی Supermassive Games با فیلم تا صبح طلوع نشان داد که شاید بهترین راه حل در این شرایط مدل سازی باشد. با الهام از مهمترین و بهترین آثار ژانر وحشت در دنیای بازیهای ویدیویی یا سینما ، اگرچه اثری بی نقص تولید نکردند ، اما توانستند توجه علاقه مندان به ژانر وحشت را به خود جلب کنند. این استودیو برای آخرین ساخته خود ، The Dark Pictures Anthology: Little Hope ، همان رویه را دنبال کرد ، اما در اجرای آن موفق نبود. با تجربه Little Hope که حدود چهار تا پنج ساعت به طول می انجامد ، به خوبی می توانید وام های این بازی را از آثار شناخته شده ژانر وحشت مشاهده کنید. پتانسیلی که در پایان به خوبی مورد استفاده قرار نگرفت و شرایط قسمت دوم مجموعه هستی شناسی The Dark Pictures را فراهم نکرد تا انتظارات موجود را برآورده نکند. سریالی که سعی می کند جای Supermassive Games را دنبال کند ، اما همان اصول ثابت شده در efore Dawn را به طور کامل اجرا نمی کند و ممکن است در نهایت حتی برای قسمت بزرگی از گیمر یک داستان مبهم و ناقص را روایت کند.
اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم، مشخصات کلی The Dark Pictures Anthology: Little Hope است. براساس تعریفهای موجود این بازی در ژانر ماجراجویی/ترسناک قرار میگیرد اما کافیست حتی برای دقایقی به تجربه آن بپردازید تا متوجه شوید، آخرین ساخته Supermassive Games، نه ماجراجویی است و جانی برای ترساندن مخاطب دارد. اکثر تمرکز Little Hope در زمینه المانهای ترس به تعداد زیادی Jump Scare خلاصه میشود که قصد دارند با صدای پخش جیغی آزاردهنده و ظاهر شدن صورتهای مثلا ترسناک، مخاطب را از جا بلند کنند. ترفندی که بعد از پشت سر گذاشتن دقایق ابتدایی بازی، اثرگذاری خود را از دست داده و تبدیل به کلیشهای میشود که سازندگان حتی برای یکبار هم آن را دچار تغییر نمیکنند تا گیمر به راحتی موفق به پیشبینی آن نشود. در شرایطی که Little Hope میزبان تعدادی از بدترین و کمترسترین Jump Scareهای تاریخ صنعت بازی است، شاید با خود بگویید که حس ترس در قالب اضطرابی همیشگی گیمر را همراهی میکند. مسئلهای که نشانههای کوچکی از آن با فضاسازی شهر لیتل هوپ و مه غلیظی که بخشهای مختلف آن را فراگرفته نمایان میشود اما به سرعت تبدیل به موضوعی عادی میشود. بعد از گذشت چند دهه اگر برای بار دیگر به سراغ قسمت اول مجموعه Silent Hill بروید، هنوز هم همان گرافیک پیکسلی و تاریخ مصرف گذشته به واسطه فضاسازی فوق العاده میتواند اضطرابی همیشگی را به رگهایتان تزریق کند. اشتباهات موجود در طراحی مراحل و ساختار کلی گیمپلی، دلیل اصلیای است که باعث شده فضاسازی در Little Hope هرچند از دید بصری جذاب اما هیچگاه به افزایش فشار اتمسفر بازی کمک نکند.
همچون اکثر ماجراجوییهای غیرکلاسیکی که این روزها تجربه میکنیم، Little Hope نیز به شکل کلی فرایند پازل و معما را از جریان بازی حذف کرده و تمرکز اصلی خود را روی روایت چندگانه داستان و گشت و گذار در محیط قرار داده. ضعف اصلی زمانی خود را نشان میدهد که متوجه شوید، بازی کمترین فرصت ممکن را به شما برای کنترل مستقیم شخصیتها میدهد. اکثر محیطهای بیرونی که میتوانند ترس را در تک تک ثانیهها به گیمر منتقل کنند به سرعت جای خود را به محیطهای داخلی میدهند. عملا شاید در تجربه چهار ساعته این بازی، کمتر از حتی 30 دقیقه را در محیطهای خارجی دنبال کنید. محیطهایی که البته نهایتا در قالب یک جاده صاف باقی مانده و تنها خانه و مکانهای مختلف در حاشیه آن قرار گرفتهاند. اینجا سازندگان بازی تصمیم گرفتهاند که برای روایت داستان، شخصیتهای وارد ساختمانهای مختلفی از جمله خانه، کلیسا، کارخانه و… کنند. با ورود به این محیطهای بسته میتوانید اندک آیتمهای موجود را بررسی کرده و فهم دقیقتری از داستان پیدا کنید. بازی پیش رو به عنوان اثری در ژانر ماجراجویی حتی سعی نکرده نکات مخفی داستانی را به معنای واقعی کلمه در محیط مخفی کند و اکثر آنها را در واضحترین منطقههای ممکن قرار داده. نکات مخفی که رفتن به سراغ آنها میتواند در نیمه کار تمامی سورپرایزهای داستانی را لو دهد. موضوعاتی این چنینی به قدری ضعیف و پیش و پا افتاده طراحی شدهاند که تمامی نکات داستانی را تا کوچکترین جز لو میدهند. موضوعی که به قدری آشکار است که شاید باعث شود به این مسئله فکر کنید که پیشبینی شما از نحوه پایانبندی داستان اشتباه است. اندیشهای که البته در حد امیدی از دست رفته باقی مانده و به راحتترین شکل ممکن وضعیتی را شکل میدهد که طی آن متوجه شوید عملا هر آن چیزی که در Little Hope میبینید، هر تصمیمی که میگیرید و هر کاری که میکنید هیچ ارزشی نداشته و شبیه به تیز کردن اره است. نهایتا نباید QTE را فراموش کنیم که همچنان بخش جداییناپذیر ساختههای استودیو Supermassive Games است. نکتهای که آسیب خاصی را به بدن بیجان گیمپلی The Dark Pictures Anthology: Little Hope وارد نمیکند اما آیا دیگر وقت آن نرسیده که با این ساختار کلیشهای، بدون جذابیت و احمقانه به عنوان بخش مهمی از گیمپلی یک بازی، خداحافظی کنیم ؟
داستان Little Hope در یک کلام میتوانست فوقالعاده باشد. بله درست متوجه شدید، میتوانست اما هیچگاه موفق به انجام این کار نشده. دومین قسمت از مجموعه The Dark Pictures، روایتگر سفر ناخواسته گروهی پنج نفره از چند دانشجو و استاد آنها به شهر لیتل هوپ است. اینکه چطور این گروه گرفتار تاریکی شهر میشود یا رابطه آنها با گذشته سیاه لیتل هوپ در قرن هفدهم میلادی است، سوالاتی است که شاید به عنوان بزرگترین چالش داستانی بازی مطرح میشوند. سوالاتی که رسیدن به پاسخ درست آنها میتوانست بزرگترین دستاورد سازندگان بازی باشد. متاسفانه اما چنین اتفاقی تا انتهای کار رخ نداده و Little Hope سعی دارد با انتقال تمرکز روی لایهای پنهان، مخاطب خود را شگفتزده کند. رسیدن به چنین جایگاهی نیازمند قرارگیری تمامی تکههای پازل در کنار یکدیگر است. اتفاقی که رسیدن به آن میتواند داستانی فوقالعاده را آماده تجربه کند. تصویر نهایی این پازل داستانی اما با پیدا کردن قطعه دوم یا سوم به کلی لو میرود. سازندگان بازی حتی به خود زحمت ندادهاند تا به تمامی سوالات پاسخ داده و به راحتی شرایطی را ایجاد میکنند که طی آن میتوان گفت هیچکدام از آن سوالهای بیپاسخ اهمیتی در پیچش نهایی روایت ندارند. بخش عمدهای از جذابیت روایت Until Dawn به تاثیر پروانهای آن ارتباط داشت و اینجا نیز سعی شده با همان مشخصات پیادهسازی شود. برخلاف انحصاری پلیاستیشن که در این مسیر به درستی حرکت کرده بود، Little Hope به قدری از دید انتخاب ساده است که رسیدن به بهترین پایان داستانی در آن، بدون شک آسان و بدون هیچ چالشی صورت میگیرد. با تمام این تفاسیر اما اگر قصد دارید برای دیدن حالتهای مختلف روایت و پایانبندی داستان برای بار دوم یا سوم به سراغ تجربه بازی بروید با یک مشکل اساسی و آزاردهنده روبرو میشوید. امکان رد کردن سریع هیچکدام از میانپردههای پرتعداد بازی یا دیالوگها وجود نداشته و اگر به تجربه چندباره بازی علاقه دارید باید حجم زیادی از محتوای داستانی تکراری را تماشا و تجربه کنید. به جایگاهی رسیدیم که طبق آن با داستانی خوب روبرو هستیم که مشکلات متعددی در زمینه روایت دارد اما اگر هنوز به دنبال روزنه امید هستید، باید بگوییم که همان حالا جستجو را پایان دهید. آخرین فرصت سازندگان بازی بهبود این وضعیت، شخصیتپردازی باکیفیت است. موضوعی که وضعیت Little Hope برای رسیدن به آن باید بلندترین قلههای دنیا را فتح کند و در همان کوهپایه جان خود را از دست داده. سخت است اما Supermassive Games موفق شده پنج تا از اعصابخراب کنترین، آزاردهندهترین و بدترین شخصیتهای تاریخ ژانر ماجراجویی را در Little Hope قرار دهد. هر آن چیزی که به عنوان کلیشههای شخصیت پردازی آثار ترسناک به یاد دارید و حتی برای یک ثانیه قدرت تحمل آنها را ندارید در این بازی و یکجا قرار گرفتهاند. شخصیت پردازی بازی به قدری ضعیف است که شخصا از همان ابتدا تصمیم گرفتم به شکلی بازی را پیش ببرم که هیچکدام از آنها در انتهای کار زنده نمانند.
آخرین سنگر Little Hope، گرافیک است و تیم توسعه بازی به خوبی از عهده حفاظت آن برآمده. درست مانند ساختههای قبلی این استودیو، گرافیک بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و تمامی اجزای آن با دقت قابل توجهی طراحی شدهاند. از طراحی شخصیت بگیرید که تمامی حسهای موجود را به بهترین شکل ممکن نمایش میدهند تا محیطهایی که توانستهاند اتمسفری جالب توجه را شکل دهند. اتمسفری که هرچند حضوری درخشان دارد اما استفاده مناسبی از آن صورت نگرفته. از دید گرافیکی The Dark Pictures Anthology: Little Hope شاید نزدیکترین تصویری باشد که طرفداران Silent Hill به دنبال تماشای دوباره آن هستند. بازی Little Hope، سعی در روایت داستانی خاص و جذاب دارد اما به واسطه اشتباهات متعدد در طراحی گیمپلی، سورپرایزهای نهایی خود را از بین برده.
مطالب پیشنهادی:
امتیاز بازیسنتر – 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: اتمسفری جذاب گرافیک چشمنواز جزئیات خوب در زمینه مدلسازی پتانسیل بالای داستان نقاط ضعف: استفاده درستی از اتمسفر شکلگرفته نمیشود مشکلات فنی در زمینه کنترل بازی سورپرایزهای داستانی را به سرعت لو میدهد غرق شدن بازی در کلیشههای ژانر ترس بازی هیچ قدرتی برای انتقال ترس به مخاطب ندارد استفاده از افکتهای صوتی کلیشهای این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox One بررسی شده است